یادته اون روزی رو که گفتی میخوام برم گفتم نرو، چرا میخوای از پیشم بری ؟
گفتی میرم اما یه روز برمیگردم گفتی میرم اما یه روز از عمرمم بمونه برمیگردم
گفتی میخوام برم گفتم نرو، گفتی برمیگردم
گفتم نرو تو مثل نفس میمونی واسم گفتی میرم ولی زود برمیگردم
گفتم نه اگه بری دیگه برنمیگردی گفتی میرم اما عکستو هم با خودم میبرم
تا با عکست روزای بی تو رو سر کنم تا همیشه نگات کنم، بوسه از لبات کنم
گفتم اگه بری پس من چیکار کنم من با چیه تو سر کنم
من عکستو نمیخوام، روزای بی تو رو نمی خوام، من خودتو میخوام ...
یادته اون لحظه سکوت کردی و چیزی نگفتی، فقط گفتی میرم
اما نمیزارم چشم انتظار بمونی ... بعد از اون همه حرفا آخر تو رفتی ...
گذشت و گذشت اما از تو نیومد خبری هر دفه به دلم وعده میدادم
که فردا میای، فردا میومد و اما باز از تو نمیومد خبری ...
هر شب وقت خواب بغض گلومو میگرفت، اما پیش خودم میگفتم برمیگردی
میای دوباره مال من میشی دوباره گل باغچه دلم میشی ...
اما رفتی و دیگه برنگشتی ...
اونقدر چشم انتظارت موندم که باغچه دلم خشک شد ...
برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .